کنایه تند فعال اصلاحطلب به ماجرای رضا ثقتی و ارشاد مردم!
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۵۲۳۲۸
عباس عبدی درباره ماجرای رضا ثقتی در اعتماد نوشت: چگونه به خود اجازه میدهید که جایگاه ارشادی و هدایتی برای خود تعریف کنید، در حالی که نمیتوانید و نتوانستهاید حتی مدیران وزارتخانه خود را هدایت کنید، آن هم نه هدایتی در سطح عالی و متوسط، حتی در سطح خرد و پیش پا افتاده و پرهیز از محرمات بدیهی.
در این مطلب آمده است: اظهارنظر درباره اتفاقاتی که در اداره کل ارشاد اسلامی گیلان رخ داد، مستلزم رسیدگیهای رسمی است که یا انجام نمیشود یا منتشر نمیشود یا آنقدر طولانی میشود که اثرگذاری تحلیل را از میان میبرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین چیزی که از این افشاگری نزد مخاطب دیده میشود، تعجب و نگرانی از آینده است. واقعیت این است که وسایل استراق سمع و تصویربرداری پنهان و حتی جعل عمیق (دیپفیک) جوامع را وارد چالشی جدی کرده است و هر جامعهای که نتواند با آن مقابله کند، دچار عوارض جبرانناپذیری خواهد شد.
اینکه عدهای بتوانند از این امکانات به راحتی استفاده کنند، دیر یا زود دیگران را هم به استفاده از آن سوق میدهند و جامعه را دچار بحران میکند. این اولین ثمره شوم استفادههای غیرقانونی و بیمحابا از ابزار مزبور است.
نکته بعدی که برای خیلیها مطرح شد، بحث آبروی خانوادگی است و اینکه خانواده چه گناهی دارند؟ واقعیت این است که خانواده نه تنها در این مورد که در بیشتر موارد دیگر نیز گناهی ندارند. کسی که مرتکب قتل میشود نیز خانوادهاش تحت فشار اخلاقی عمل او هستند، باید زندان و حتی اعدام او را تحمل کنند در حالی که هیچ گناهی نداشتهاند.
به لحاظ فردی میتوانیم این ملاحظات را در ارزیابیها دخالت دهیم ولی هنگامی که در سطح اجتماعی نگاه میکنیم، متوجه میشویم که باید انتخاب کرد و خوب و بد درهم است و باید انتخاب کرد. مسکوت گذاشتن آن عوارضی جدیتری دارد.
مهمترین مساله این است که چگونه چنین کسی در ساختار گزینشی سفت و سخت شناسایی نشده است؟
چگونه ممکن است که طی این سالها در اطراف او سخنان و نجواهایی طرح نشده باشد؟ چگونه ممکن است که حتی با مواجهه عادی نتوان وجود برخی مشکلات رفتاری را محتمل دانست، گرچه حتمی نباشد؟ این یکی از نتایجی است که از این اتفاق میتوان گرفت؟ تاکید بر معیارهای نامربوط به شغل و سختگیرانه پر گزینش و شکلگیری دورویی و ریا، موجب میشود که حقیقت افراد در پرده پنهان بماند و این منحصر به یک نفر نیست، هر کس به تناسبی و در زمینهای این پوشیدگی میان بود و نمود را دارد. این واقعیت در افزایش جاسوسها نیز دیده شده است. ضرباتی که طی چند سال اخیر کشور خورده به واسطه امکان نفوذ از طریق ریاکاری است. چگونه قابل تصور است که کسی سردمدار ستاد حجاب و عفاف باشد بعد با چنین وضعی از کار برکنار شود؟
مساله فقط نفوذ نیست. مِیدانی که در آن ریاکاری غالب باشد، خود به خود افراد را به این میدان سوق میدهد و افراد شفاف و سالم را از دور خارج میکند. فقط در محیط ریاکارانه است که چنین اشخاصی میتوانند بالا بیایند.
یکی از مسائلی که در این باره گفته شد، این بود که چرا عملکرد و خطای یک نفر را به پای مجموعه وسیعی مینویسید؟ اول اینکه این فقط یک انحراف فردی مثل یک اقدام لحظهای چون قتل نیست. این انحرافی پنهانی است که به علل غیرطبیعی مثل فیلمبرداری و شنود غیرمجاز روشن شده است و اگر بخواهیم با روش طبیعی شناخته شود، شدنی نیست، پس انتظار میرود که بسیاری از انحرافات و جرایم و تخلفات دیگر هم نزد بسیاری از این افراد باشد که تطابقی با شعارهای رسمی و ادعایی ندارد و قابل کشف نیز نیست. ولی چرا این را به عهده جمع وسیعی از همفکران وی میگذارند؟ برای اینکه آنان نهتنها او را محکوم نکردند، بلکه بهطور ضمنی از او دفاع میکنند و هنوز دنبال بازداشت و مجازات فیلمبردار و پخشکننده آن هستند. بله این کار نادرست است، ولی فعلا مساله اصلی عمل انتسابی به آن فرد است که آن را در زیر یک عمل خلاف دیگر میخواهید نادیده بگیرید. این حمایت ضمنی محسوب میشود به ویژه از طرف کسانی که خودشان در مورد دیگران از این نوع برخوردها کم و کسر نمیگذارند.
نکته مهمتر اینکه چگونه به خود اجازه میدهید که جایگاه ارشادی و هدایتی برای خود تعریف کنید، در حالی که نمیتوانید و نتوانستهاید حتی مدیران وزارتخانه خود را هدایت کنید، آن هم نه هدایتی در سطح عالی و متوسط، حتی در سطح خرد و پیش پا افتاده و پرهیز از محرمات بدیهی. مدیرانی که تا این اندازه متخلف باشند از چه کار یا خلاف دیگری پرهیز خواهند کرد؟
این رویداد نشان داد که بسنده کردن بر تقوای درونی افراد راهگشای اداره امور نیست، تا هنگامی که نهادهای نظارتی مستقل و رسانهها در صحنه نباشند، دلیلی ندارد که سرنوشت خود را به تقوای درونی این و آن گره بزنیم، آن هم در وضعیتی که رواج ریاکاری مانع از سنجش هر گونه تقوایی میشود.
صادقانه باید گفت که مهمترین نتیجهای که از این اتفاق ناروا باید گرفت، این است که مدیران وزارتخانه دست از ادعاهای عجیب و غریب خود برای هدایت جامعه بردارند. به جای هدایت مردم و تولید فرهنگ اسلامی و انقلابی قدری به خود بپردازند. حالا هم میخواهند ۴۰۰ نفر دیگر را به نام حزباللهی به وزارتخانه تزریق کنند، مگر نه اینکه نتیجه این رویکرد جلوی چشم شماست، این شوخیها را بگذارید کنار، بگویید که میخواهید دوستانتان را بیاورید، همچنانکه پیشتر هم چنین بوده و نتیجه را همه دیدند. اگر یک ساختار پاسخگو و شفاف بود پس از این واقعه کل سیستم زیر و رو میشد، ولی دریغ از تکان خوردن یک قطره آب در دل این وزارتخانه.
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۵۲۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خط قرمزی که به «نون.خ» کمک کرد/ ماجرای شکایت آقای خواننده چه بود؟
به گزارش خبرآنلاین،نشست خبری عوامل مجموعه نمایشی «نون.خ ۵» امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت با حضور مسعود کریمی خضرا مدیرگروه طنز سیما فیلم، مهدی فرجی تهیه کننده، صهبا شرافتی، کاظم نوربخش و ماشاالله وروایی بازیگران سریال در صداوسیما برگزار شد.
به گزارش مهر،مهدی فرجی تهیه کننده سریال در ابتدای سخنانش بیان کرد: امسال این سریال درصد قابل توجهی از فصل پیش بیننده بیشتری داشت که دلایل مختلفی هم داشت از جمله اینکه توانستیم سراغ یک قومیت دیگر هم برویم.
وی با اشاره به ۲ خط قرمز سازمان در حوزه مذهب و قومیتها بیان کرد: پرداختن به قومیتها حساسیت های فراوانی دارد که باید با مراقبت باشد. هر برنامه ای و هرکسی به راحتی نمی تواند به قومیت ها بپردازد. از اینکه اجازه دادند سراغ قومیت ها برویم ممنونم.
آشنایی مردم با سختیهای کار کولبرها
فرجی اضافه کرد: همچنین ممنونم از اینکه اجازه دادند به قصه کولبرها بپردازیم. امروز خانمی با بغض به من گفت که این سریال ما را با قصه این افراد آشنا کرد. خودمان شاید فکر میکردیم پرداختن به این مسایل سخت است اما ممنونم که گذاشتند در کنار لحظات کمدی و شاد، نقد هم داشته باشیم. مردم هم امروز می گفتند از دلایل علاقه شان به کار همین است که در کنار لحظات مفرح از درد مردم هم گفته می شود.
ماشاالله وروایی هم در ادامه گفت: فرزند یکی از کولبرها با من صحبت می کرد و درباره این می گفت که پدرش چه کار سخت و طاقت فرسایی دارد. عموم مردم این سریال را ستایش می کردند و می گفتند تلویزیون قصه های این چنینی بسازد.
صهبا شرافتی نیز بیان کرد: فصل پنج خیلی برایم سخت بود. من گواهینامه پایه دو نداشتم و اولین بار بود که سوار مینی بوس میشدم و رانندگی می کردم. این فصل خیلی برای من چالش برانگیز بود و لذت زیادی برایم داشت.
وی با اشاره به تماس های مخاطبان اضافه کرد: همه درخواست ساخت فصل بعدی را داشتند.
کاظم نوربخش نیز گفت: امیدوارم «نون.خ» باز هم فصل دیگری داشته باشد و در خدمت شما باشیم.
سوژههایی که لب مرز بودند
کریمی خضرا مدیر گروه طنز سیمافیلم هم عنوان کرد: سوژه امسال همانطور که آقای فرجی گفت لب مرز بود. شاید برای دوستان سوال باشد وقتی شاهین به مسجد می رود یا درباره نماز قضای یکی از شخصیت ها صحبت می شد، برخی نکات چگونه طراحی شد؟ اما ما دیدیم که قصه ها با ظرافت طراحی شد. من در اولین جلسهای که با آقای فرجی صحبت کردم برخی از این نکات مطرح شد. شاید فکر کنید این موارد سفارش سازمان بوده است اما کاملا دغدغه خود آقای فرجی و آقاخانی بود.
وی با اشاره مصدومیت عوامل این سریال با شوخی اضافه کرد: در این سریال گروه جانبازان «نون.خ» را داشتیم و همه شخصیت ها به نوعی با مصدومیتهای مختلفی در این فصل مواجه شدند.
جذابیت سریال به علت پرداختن به قومتهای مختلف
فرجی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره حساسیت پرداختن به قومیت ها بیان کرد: پرداختن به قومیت ها آنقدر حساسیت دارد که برنامه سازان سراغش نمی روند چون باید به زوایای مختلف لهجه، فرهنگ، پوشش و … بپردازند. خط قرمزها در این زمینه زیاد است و به اصطلاح گفته می شود «سری که درد نمی کند چرا دستمال ببندند» از این رو همکاران کمتر سراغ قومیت می روند و به خود تهران می پردازند چون با جاهای دیگر نمی شود شوخی یا نقد کرد و پرداختن به آنها خیلی سخت است. اما از طرفی هم حیف است و اتفاقا پرداختن به اینها به جذابیت سریال کمک می کند. مناظر شگفت انگیز، صنایع دستی درجه یک و … در شهرهیا مختلف ما وجود دارد پس چرا نباید از اینها برای سریال استفاده کرد.
وی در بخش دیگر این نشست درباره فیلمنامه و قصه سریال گفت: امیر وفایی که یکی از بهترین نویسندگان کمدی است و آقاخانی هم با کارگردانی خود به متن اضافه می کند.
این تهیه کننده درباره شکایت حسین صفامنش خواننده از سعید آقاخانی به دلیل استفاده از موسیقی او در سریال تصریح کرد: موضوع ربطی به آقای آقاخانی ندارد و به من به عنوان تهیه کننده مربوط می شود. ما در یکی از فصل ها هم از «شیرین شیرین» آقای محمدیان استفاده کردیم که او تماس گرفت و بسیار هم تشکر کرد و گفت این موسیقی موجب شعف و تحسین شده است. ما در بخش کولبرها از موسیقی آقای صفامنش استفاده کردیم، البته نافی موضوع مالکیت معنوی نیستم ولی تصورم نبود شکایت کنند. فکر می کردم او زنگ می زند و می گوید دمت گرم وقتی به کولبرها پرداختی از این قطعه استفاده کردی. حتما برای جبران ماجرا در خدمت هستم. در این ۲ فصل قبلی تلاشی هم صورت گرفت که بتوانیم با او مذاکره کنیم. سعید آقاخانی دنبال صدای بکری بود اما نشد از ایشان استفاده کنیم. آرزو دارم موفق باشند.
وی درباره اینکه پرداختن به قومیت ها سفارش سازمان بوده است یا خیر عنوان کرد: اینکه به قومیت کرد بپردازیم کاملا پیشنهاد خود آقاخانی بود. من متنی را به او دادم و گفت خیلی متن خوبی است اما انگیزه ای ندارد مگر اینکه به سمت یکی از قومیت ها برویم.
فرجی عنوان کرد: ریاست سازمان در دیدار اخیری که با عوامل داشت گفت با محوریت قوم کرد هر بار به یک قوم دیگر هم پرداخته شود و خود آقاخانی هم دغدغه همه ایران را داشت.
این تهیه کننده یادآور شد: کسانی که در تلویزیون کار می کنند شاید سفارشی کار می کنند چون کارفرمای ما تلویزیون است اما مذاکره می کنیم و سعید آقاخانی هم خیلی ظریف سراغ موضوعات می رود. خود ما ممیزی های اولیه را انجام می دهیم و میدانیم کجا ممکن است به کسی بربخورد.
نقدی به گویش و لهجهها در سریال نداشتیم
فرجی درباره ساخت فصل ششم تاکید کرد: درباره سری ششم صحبت کردن زود است. آقای آقاخانی پستی گذاشت و گفت این فصل پایانی بر مجموعه «نون.خ» است.
وی درباره مصدومان این فصل هم گفت: هفت نفر دست و پایشان شکست. آقای آقاخانی هم از ارتفاع سقوطی داشت که ۱۰ روز بستری بود و او را در ادامه فیلمبرداری با عصا دیدیم و باعث شد کمی نقشش تغییر کند.
فرجی درباره نقد به لهجه های سریال بیان کرد: من هیچ نقدی درباره گویش بلوچ ها ندیدم. ما بازیگران مختلفی از زاهدان و زابل و نقاط مختلف استان داشتیم. درباره کردها هم همینطور بود و از شهرها و نقاط مختلف در کار حضور داشتند.
وی درباره حواشی دلخوری کرمانی ها یادآور شد: درباره هموطنان کرمانی این توضیح را بدهم، من توضیحاتی به مسؤولان کرمان دادم و گفتم سوتفاهمی ایجاد شده و برخی نکاتی که مطرح می کردند هیچ ارتباطی با کرمان نداشت. فردی هم که نشان دادیم هزار کیلومتر قبل تر از کرمان بود و هیچ کدام از خانواده اش هم لهجه کرمانی نداشتند. ما از خود مردم کرمان هم نظر نارضایت گونه نداشتیم.
فرجی درباره انتخاب سیستان به عنوان یکی از لوکیشن های سریال نیز گفت: سعید آقاخانی علاقهمند بود منطقه ای انتخاب شود که لنج و دریا و جذابیت های بصری داشته باشد که بعد از جمع بندی قومیت بلوچ انتخاب شد.
ممیزی داشتیم اما کم
وی درباره اینکه سریال حذفیاتی داشته یا خیر توضیح داد: بالاخره به طور طبیعی حذفیاتی داشتیم ولی آنقدر نبود که به کار ما آسیب بزند. شاید از بسیاری از سریال های معمولی ممیزی ما کمتر بود.
کریمی خضرا نیز در پایان نشست گفت: سازمان امسال ارادت متفاوتی نسبت به ساخت این سریال داشت و در ارایه محتوایی که شاید پیش از این سابقه نداشته است تلاش کرد.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901368